با عرض سلام
به هیچ عنوان از خواندن متن زیر برداشت نکنید که نویسنده به نهج البلا غه و سخنان امیر المومنین علی ع اعتقاد ندارد بلکه طبق فرموده خود معصوم این خطبه به دلایل گفته شده با قرآن و عقل تطابق ندارد ، سند آن نیز معتبر نیست و به عنوان سخن معصوم (امام علی ع) قابل پذیرش نیست، لطفا کمی بیاندیشید و متعصبانه تصمیم نگیرید و بدون تفکر قضاوت نفرمایید.
بعضی از دوستان مطلب را کامل نمی خوانند و فقط عنوان یا بعضی قسمت ها را خوانده و نظر می دهند که مطلبی که به ان می پردازند اصلا بااین متن ارتباطی ندارد.لطفا مطلب را کامل بخوانید.بحث این است که این سخنان را اصلا نمی توان به امام معصوم نسبت داد.
خطبه 80 نهج البلاغه:
ای مردم همانا زنان ناقص العقل ، ناقص الایمان و ناقص الحظوظ اند، اما نقص ایمان زنان برکنار بودن آنان از نماز و روزه در ایام حیض است و اما نقصان عقلشان به دلیل آن است که شهادت 2 زن برابر شهادت یک مرد است ، و علت نقص در بهره وری از اموال به علت ان است که ارث زنان نصف ارث مردان است.
اگر این نقص را طبق ترجمه آقای محمد دشتی تفاوت ترجمه کنیم و بگوییم منظور امام علی ع این بوده است که زنان با مردان در ایمان و بهره وری ازموال و عقل متفاوتند باز هم مورد قبول عقل واقع نمی گردد چرا که عقل نمی پذیرد که امام علی ع مردم را پس از جنگ جمل در مسجد بصره که گفته اند این خطبه در این مکان خوانده شده جمع فرموده اند و به بیان تفاوتهای زنان و مردان پرداخته اند!مطلبی که احتمالا بسیاری نیز از آن با خبرند چرا که قبلا در ایات قرآن و از زبان پیامبر به برخی از این تفاوتها( مانند حکم شهادت و ارث و ... اشاره شده است.)
و اما ترجمه رایج ...
1-ناقص الایمان :
یعنی زنان در مقایسه با مردان از ایمان ناقصی برخوردارند.
اولا اینکه مگر ایمان فقط به نماز و روزه است که امام معصوم بگوید ایمان زن نسبت به مرد ناقص است چون در ایام خاصی نمی تواند نمازو روزه را به جا آورد؟؟؟
ثانیا:
بر مردان از 12-13 سالگی معمولا نماز واجب میشودو برزنان از 9 سالگی واجب است که نماز و روزه به جا آورند دو دلیلی که از طرف امام علی ع نقص ایمان زن را به آن نسبت داده اند نماز و روزه است در حالی که قضیه حیض از 14 سالگی تا 50 سالگی است و قبل و بعد از آن هیچ تفاوتی در این مساله بین زن و مرد نیست.
از طرفی قضای روزه ها را زن باید بگیرد و فقط نماز است که لازم نیست ان را ادا کند که طبق محاسبات انجام شده آن 4-5 سالی که زن زودتر از مرد نماز بر او واجب می شود جبران نمازهایی که در ایام مخصوص نباید بخواند رامیکند.و در ضمن جالب اینکه زنان به اندازه 4-5 سال نیز بیشتر از مردان روزه می گیرند چون همانطور که گفته شد قضای روزه ها باید گرفته شود!!!
به هیچ عنوان مساله ای که اشکال آن اینقدر واضح است برای ما قابل قبول نیست که به عزیزترین امام معصوممان نسبت دهند.
2-ناقص الحظوظ:
دلیلی که از طرف امام علی ع برای ناقص الحظ بودن زن نسبت به مرد ذکر کرده اند این است که ارث زنان نصف ارث مردان است!!
این مورد که پرواضح است که نسبت دادن آن به امام معصوم به هیچ عنوان قابل هضم نیست...
بر طبق آیه قرآن: لرجال نصیب مما اکتسبوا و للنسا نصیب مما اکتسبن
برای مرد است آنچه به دست می آورد و برای زنان است آنچه به دست می آورند.
بنابراین قبل از ازدواج را اگر در نظر بگیریم چه زن و چه مرد به میزان کسب علم و کار خود هر آنچه به دست می آورند به خود آنها تعلق دارد و اما...
پس از ازدواج طبق قانون اسلام ناب مرد باید به زن مهریه شیر بها و نفقه بدهد و در ازای کار خانه نیز اگر زن راضی نباشد باید برای او خدمتکار بگیرد یا حتی از نظر حقوقی زن میتواند در ازای کار خانه از مرد مزدی دیافت کند ....حال از بحث انس و الفت و غیره بگذریم بحث حقوقی در اینجا مد نظر است...و در ضمن علاوه بر همسر پس از دتی خرج و مخارج فرزندان نیز به مسولیت مرد اضافه می شود.
و اما ارث زنان از مردان کمتر است!!!
اتفاقا اگر کمتر نبود عدالت رعایت نشده بود چرا که زن هر درامدی که داشته باشد فقط برای خود اوست و لازم نیست به کسی مهریه نفقه و شیربها بپردازد....اما مرد اکثر انچه را که کسب می کند برای خرج و مخارج همسر ، فرزندان و خانه خود می پردازد و در اسلام نیز وظیفه اوست و دستور خداست و اگر مرد فقط یک زن دایم اختیار کرده باشد اگر بیش از یکی باشد و در ضمن بر طبق دستورات اسلام نیز بخواهد تمام قوانین و احقاق حقوق ها را رعایت کند که در ان صورت این مرد است که ناقص الحظ میشود و بهره وریش از اموال نسبت به زن کمتر است!!!
بنابراین اگر زن نیز به مانند مرد درامد داشته باشد و اگر مرد بر طبق ایین پیامبر اسلام عمل کند و نفقه مهریه و شیربها را بپردازد چگونه ممکن است امام معصوم که کامل ترین انسان در درجه عقل و کمالات و فهم و درک و تسلط بر عالم هستی است فقط با تکیه بر اینکه ارث زن از مرد کمتر است بگوید زن ناقص الحظ است!!!
3-ناقص العقل:
بعضی از دانشمندان و علمای اسلامی به بحث در مورد عقل نظری و عملی پرداخته اند و این مساله را توجیح نموده اند که منظور امام علی ع از فلان جنبه عقل بوده است و با دلیل مصر به اثبات این موضوع بوده اند که خداوند نیمی از انساتها را ناقص العقل نیافریده است بلکه تاکید امام ع نیز بر فلان جنبه عقل بوده .....در حالیکه با توجه به محل و زمان خوانده شدن خطبه و حضار بعید و نادرست به نظر میرسد که امام معصوم ع انسانهای عامی بصره و دیگر شهرها را در مسجد جمع نماید و پس از جنگی سخت و تلخ و ناگوار به بیان چنین خطبه ای بپردازد و در ضمن منظور ایشان نیز از عقل ، عقل نظری و عملی و جنبه های مختلف آن باشد ان هم در میان مردمی که بعضا بسیاری از آنان هنوز تفاوت دست راست و چپ خود را تشخیص نمی دهند!!!!
بنابراین این بحث مربوط کردن عقل به عقل نظری و عملی با توجه به سطح درک حضار منتفی است.
حال اگر به دلیلی که از طرف امام علی ع ذکر شده توجه کنیم که گفته اند عقل زن ناقص است در مقایسه با عقل مرد چون شهادت یک مرد برابر با شهادت دو زن است ....واقعا برای مقایسه عقل و تشخیص کامل بودن یا ناقص بودن آن آیا از نظر عقلی میتوان پایبند به این دلیل بود؟؟؟
با توجه به اینکه حتی در بعضی موارد نیز فقط شهادت زن قابل قبول است مواردی چون مسایل مربوط به زنان و غیره .....اگر این عقل ناقص باشد در اینجا نقصان و شهادت چگونه با هم جور در می آیند؟؟
هنگامی که حضرت مریم س بر عیسی حامله شد و فرزند آورد تنها شاهدش بر او خودش بود و پس از چندی نیز عیسی به رسالت خود و پاک بودن مادر زبان گشود.
زمانی که دختری را نزد امام علی ع آوردند در ماجرای دکه القضا کسی که شهادت داد قابله شهر بود که یک زن بود و حرف و شهادتش مورد پذیرش امیر مومنان ع واقع شد.
در موارد دیگری نیز فقط شهادت زن است که مورد قبول است.
از طرفی اینکه شهادت یک مرد و دو زن با هم برابر است چگونه میتوان این مساله را به عقل طرفین نسبت داد حال انکه خداست که مارا آفریده و از ذات ما زن و مرد با خبر است ...
با توجه به روح سرشار از عاطفه زن خداوند شاید نخواسته تصمیم گیری را به او واگذار نماید و بر خلاف طبیعتش او را در عذاب انتخاب بیاندازد.
شهادت معمولا در مسایلی است که قرار است به اتهام متهمی شهادت داد یا بر حقانیت او شهادت داد .مخصوصا در مسایلی که پای جرم و جنایت در میان است هنگام تصمیم گیری ممکن است به نسبت حکم بر زنان سخت باشد و در کل دستور خداست و ایا باید از همه دستوراتش سر در بیاوریم؟؟
از کجا معلوم که به دلیل یک خصوصیت مثبت در زنان مثل عاطفه خداوند این مسولیت را کامل به یکی نسپرده تا برای آنان مشکل و سختی پیش نیاید؟؟
از طرفی به هیچ عنوان نمیتوان معیار تشخیص اندازه عقل را به مساله شهادت دادن ختم کرد؟؟
در سوره مبارکه احزاب و در سوره های دیگر قرآن خداوند مسلمین و مسلمات ، مومنین و مومنات ، قانتین و قانتات و... را در کنار هم آورده و پاداش یکسان برای آنان در نظر گرفته و حتی در سوره مبارکه نور خداوند مجازات زن دزد را با مرد دزد(قطع نمودن دست در این دنیا) مساوی قرار داده و در کل پاداش و جزای زن و مردرا مانند هم قرار داده است.
چطور ممکن است که خدای عادل و متعالی جزا و پاداش را برای 2 نفر که از نظر عقلی متفاوتند یکی دارای عقل کاملی است و دیگری از نظر افرینشی و به خاطر جنسیتش عقلش نیز ناقص است را برابر قرار دهد؟؟!!
و اگر بگوییم زنان ناقص العقلند یعنی خداوند نیمی از انسانها را (که قرار است خلیفه او در زمین باشند) ناقص آفریده ، پس چطور یک موجود ناقص همتا و مکمل یک موجود کامل می تواند باشد و قرار است با هم به کمال برسند؟؟
و گفته اند که این خطبه پس از جنگ جمل خوانده شده ایا پس از جنگ جمل حضرت امام ع مردم را در مسجد جمع نموده و به بیان تفاوت ها یا ناقص بودن زنان نسبت به مردان می پردازند؟؟
و از طرف دیگر پس گفته اند این خطبه را چون عایشه فرمانده جنگ بوده در نکوهش زنان امام خوانده است که چرا زنی را که چنین است سردسته جنگ نموده اید و .....اما روایت داریم که پس از جنگ جمل امام ع دستور دادند 40 زن به هیبت مرد و در لباس رزم در ایند طوری که مشخص نباشد اینان زن هستند و عایشه را به همراه این لشگر راهی مدینه کرده و از محل جنگ دور نمودند .
چطور ممکن است که امام ع در مسجد پس از جنگ چنین خطبه ای بخوانند و خود چنین عمل کنند؟؟
بعضی می گویند این خطبه شامل همه زنان نیست و فقط عایشه و امثالهم را در بر میگیرد در حالی که دلایلی که برای نقص زن نسبت به مرد در این خطبه آورده شده و به امام علی ع نسبت داده شده مسایلی است که در مورد همه زنان صدق می کند نه فقط عایشه و مانند او ...پس این توجیه در رفع این خطبه مغایر با عقل و آیات قرآن نیز قابل قبول نیست.
و اما روایتی از امام معصوم : از انجا که به ما (معصومین ) روایاتی را نسبت می دهند اگر مطابق با قرآن بود بپذیرید و اگر نبود آن را به شدت رد کنید.
باتوجه به دلایل گفته شده ، استناد به آیات قرآن و اینکه طبق گفته علمای دینی این خطبه سند معتبری نیز ندارد میتوان نتیجه گرفت که این خطبه به وسیله عربهای سخنور آن زمان گفته شده و به امام علی ع نسبت داده اند.
اینجانب از نوشتن این مطالب هدفی جز رضای خدا ندارم و حل شبهه ای که برای دختران جوان ایجاد شده اگر خود آقا نیز کمک بفرمایند...
علی علیه السلام اولین امام شیعیان است و عشق مولا را در دل دارم عشقی که روز افزون است و بر دشمنان علی ع لعنت که به بهشت راه نخواهند یافت.
خواهران بزگوار بارها شنیده ام که دختران جوان به بعضی روایات اعتراض دارند ....
اری چطور ممکن است امام معصوم که انسان کامل روی زمین است در احادیث و سخنانش شخصیت مسلمانی را با لحن خود کم و زیاد کند؟؟
به اطراف خود که می نگرم معدود عالمانی میبینم که در قضیه مساوات بین زن و مرد انقدر ریز باشند که حتی در سخن گفتن نیز رعایت کنند...
هرگز فراموش نمی کنم جلسه عمومی که اقای خامنه ای در کرمان بودند که یکی از اقایون حرفی زدند و اقای خامنه ای در دفاع از زنان مومنه فرمودند بسیاری از زنان نیز شوهران خود را از اسراف و تجمل بر حذر میدارند و خانومهای حاضر با صلواتی از آقا تشکر نمودند و آقای خامنه ای در کتاب خود( زن ریحانه افرینش) فرمو ده اند که تا زنان خود نخواهند و به پا نخیزند این تبعیض ها ادامه خواهد داشت.
حال چطور ممکن است امامان عزیز و معصوم ما علیهم السلام رفتاری بهتر از پیرو خودنداشته باشند؟؟
و مطمینم نه تنها در رفتار بلکه در گفتار نیز انان عادل واقعی و الگوی ما مسلمانان هستند .
و خدمت خواهران بزرگوارم عرض کنم که از این قبیل احادیث و روایات و حتی ضرب المثل ها و شعرها که مردان روزگار بر ما سروده و از هر راهی که توان داشته اند بر ما و جامعه تحمیل کرده اند بسیار است
اما
مبادا بر ایمان شما خللی وارد کند احادیث را که میخوانید یا میشنوید حتما با نص صریح قران کریم طبق گفته خود معصوم وفق دهید و سپس آن را بپذیرید و در مورد ان قضاوت کنید.
سرمایه محبت زهراست دین من
من دین خود به دو دنیا نمی دهم.
و در آخر قرار نیست ما از تمام قوانین و دستورات خدا سر در بیاوریم چرا که او خداست و ما بنده و شاید بعضی قوانین را برای امتحان ما در نظر گرفته باشد...
بنابراین همیشه در صدد افزایش اگاهی خود باشید و تحقیق را فراموش نکنید...
و اما برادران محترم به واسطه اینکه زورمان بیشتر است و صدای کلفت تری داریم به ظلم کردن و توهین کردن به زیر دستان و ضعیف تر از خود نیندیشیم بلکه وظیفه ما به واسطه قدرت بدنی در برقراری حق و عدالت بیشتر است...
و احیانا بعضی از آقایون هم واقعا مشکلاتی دارند که برای حل مشکلات درونی خود و تامین اعتماد به نفس کاذبشان مجبورند به زنان توهین کنند و از این طریق برتری خود را به اثبات رسانند و حس برتری جویی خود را ارضا نمایند...اما
طبق نص شریف قرآن :
ان اکرمکم عندالله اتقکم(همانا گرامی ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست.)
و این نیز خود نقطه قوتی برای تمام زنان است که شعر ، ضرب المثل و ... در توهین به مردان و تحقیر شخصیت آنان ندارند!!
و در اخر اسلام به ذات خود ندارد عیبی
هر عیب که هست از مسلمانی ماست
ا لتماس دعا
یا علی ع
مدد